** قند خون مادر بالاست ، دلش اما همیشه ( شور ) می زند برای ما . . .
** اشکهای مادر ، مروارید شده است در صدف چشمانش دکترها اسمش را گذاشتهاند آب مروارید !
** حرفها دارد چشمان مادر ؛ گویی زیرنویس فارسی دارد !
** دستانش را نوازش می کنم ؛ داستانی دارد دستانش . .
** وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره میفهمی پیر شده !
** وقتی داره صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده !
** وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره اما هیچ چی نمیگه . . .
** وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش دلت میخواد بمیری . . .
** تو 10 سالگی : ” مامان ، بابا عاشقتونم ” تو 15 سالگی : ” ولم کنین ” تو 20 سالگی : ” مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم ” تو 25 سالگی : ” باید از این خونه بزنم بیرون ” تو 30 سالگی : ” حق با شما بود ” تو 35 سالگی : “ میخوام برم خونه پدر و مادرم ” تو 40 سالگی : ” نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم ! ” تو هفتاد سالگی : ” من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن . . .
** بیاید ازهمین حالا قدر پدرو مادرامونو بدونیم . . . از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز،روزتوست...
** سلامتیه اون پسری که . . . 10 سالش بود باباش زد تو گوشش هیچی نگفت . . . 20 سالش شد باباش زد تو گوشش هیچی نگفت . . . 30 سالش شد باباش زد تو گوشش زد زیر گریه . . . باباش گفت چرا گریه میکنی ؟ گفت : آخه اونوقتا دستت نمیلرزید . . .
** آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن . . . وقتی بزرگتر میشن ، پول دارن اما وقت ندارن . . . وقتی هم که پیر میشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن . . .
** پدرم ، تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشته ها هم میتوانند مرد باشند !
** سرم را نه ظلم می تواند خم کند ، نه مرگ ، نه ترس ، سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم . . .
** شرمنده می کند فرزند را ، دعای خیر مادر ، در کنج خانه ی سالمندان . . .
** خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گردد . . .
** به سلامتیه مادرایی که با حوصله راه رفتن رو یاده بچه هاشون دادن ، ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن !






تاریخ : شنبه 92/10/7 | 9:55 صبح | نویسنده : javad nikbakht | نظرات ()

تا ما دور هستیم، ظهور نزدیک نیست. تا ما آماده نیستیم، او نخواهد آمد. من ناامید نیستم، چرا که هیچوقت اهل خواندن کتاب آیات شیطانی یأس نبوده ام. من قاری قرآنم، و تمام سعی ام بر این بوده که حتی آیات عذاب قرآن را به زیباترین لحن بخوانم همیشه. من با همه این حرف ها، مستأجر عمارت امید هستم. اعتقاد راسخ دارم که این شاهنامه با تمام تلخی، پایانش خوش خواهد بود. بیایید در این تاریکی، قدر نور را بدانیم و عاشقانه منتظر قافله ظهور باشیم. در دوردست ها سوسوی نوری می بینم، بیایید دست روی دست نگذاریم و دست به کار شویم. بیایید کاری کنیم کارستان، بیایید کاری نکنیم که دعای فرج هامان بی اثر شود، حرفی نزنیم که خدا لج کند با ما، جایی نرویم که بغض مقدس «عهد»هامان شکسته شود. بیایید آنقدر نخندیم که گریه هامان بی اثر شود، آنقدر غفلت نکنیم که ما را خواب ببرد و بند را آب. بیایید با اعمالمان برای قلب او رعد و برق نباشیم. بیایید قبل از آنکه سیل ویرانگری جاری شود، سد محکمی بسازیم روی رودخانه خروشان هوی نفس خود. آسمان پوشیده از ابرهای باران زاست. ابرها مثل یک طفل شیرخواره بی قرار اند. بیایید دعای فرج را با لهجه ابر و تجوید باران بخوانیم. بیایید دعای فرج را به سبک باران بباریم. او ترجمان آیه های بارانی مهربانی خداست. خدا باران را دوست دارد. بیایید دو رکعت نماز نزول باران و ظهور یاران بخوانیم و دست به دعا برداریم. دارد باران می بارد. شنیده ای می گویند، دعا در لحظه باران مستجاب می شود..






تاریخ : شنبه 92/10/7 | 9:53 صبح | نویسنده : javad nikbakht | نظرات ()

جایگاه حجاب و عفاف از دیدگاه امام خمینی (ره)
مقام زن مقام والاست؛ عالى رتبه هستند، ما مى خواهیم زن به مقام والاى انسانیَّت خودش باشد نه ملعبه (بازیچه) در دست مردها باشد، در دست اراذل باشد. زن ها گمان نکنند که این مقام زن است که باید «بزک» کرده بیرون بروند، با سرِ باز و لخت بیرون بروند! این مقام زن نیست؛ این «عروسک بازى» است نه زن. زن باید شجاع باشد، زن باید در مقدَّرات مملکت دخالت کند. زن آدم ساز است؛ زن «مربِّى» جامعه است.
"صحیفه امام، ج 6، ص 301 - 300"
جایگاه "حجاب و عفاف" ازدیدگاه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای"مدّظله العالی"
به نظر ما، بحث هایی که در باب «پوشش زن» می شود، بحث های خوبی است که انجام می گیرد، منتهی باید توجه کنید که هیچ بحثی در این زمینه های مربوط به «پوشش زن» از هجوم تبلیغاتی غرب متأثر نباشد، اگر متأثر آز آن شد، خراب خواهد شد.
مثلاً بیاییم با خودمان فکر کنیم که «حجاب» داشته باشیم،اما «چادر» نباشد این فکر غلطی است نه اینکه من بخواهم بگویم: «چادر»، نوع منحصر است، نه، من می گویم: «چادر» بهترین نوع «حجاب» است؛ یک نشانة ملی ماست. هیچ اشکالی هم ندارد،هیچ منافاتی با هیچ نوع تحرکی هم در زن ندارد.حجاب
اگر واقعاً بنای تحرک و کار اجتماعی و کار سیاسی و کار فکری باشد، لباس رسمی زن می تواند «چادر» باشد وهمان طور که عرض کردم «چادر» بهترین نوع «حجاب» است. البته می توان «محجّبه» بود و «چادر» هم نداشت؛ منتهی همینجا هم بایستی آن مرز را پیدا کرد. بعضی ها از «چادر» فرار می کنند، به خاطر این که هجوم تبلیغاتی غرب دامنگیرشان نشود؛ منتهی از «چادر» که فرارمی کنند،به آن «حجاب واقعی» بدون چادر هم رونمی آورند؛چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار می دهد! شما خیال کرده اید؛ که اگر ما «چادر» را کنار گذاشتیم،فرضاً آن «مقنعة» کذایی و آن لباس های« وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ» و همان هایی را که در قرآن هست، درست کردیم،دست از سر ما بر می دارند؟ نه،آنها به این چیزها قانع نیستند؛ آنها می خواهند؛همان فرهنگ منحوس خودشان عیناً اینجا عمل بشود؛مثل زمان شاه که عمل می شد.

«بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورای فرهنگی،اجتماعی زنان؛جمعی از زنان پزشک متخصص و مسئولان اولین کنگره حجاب اسلامی به مناسبت میلاد حضرت فاطمة (س)






تاریخ : شنبه 92/10/7 | 9:52 صبح | نویسنده : javad nikbakht | نظرات ()

وبلاگ "انتظار" نوشت :

چقدر خنده داره که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست. ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می گذره!
چقدر خنده داره که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد!
چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می گذره!
چقدر خنده داره که وقتی می خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکرمیکنیم چیزی به فکرمون نمیاد تا بگیم اما وقتی که می خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم
چقدر خنده داره که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی میکشه لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی تر از حدش می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم!
چقدر خنده داره که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه !
چقدر خنده داره که سعی می کنیم ردیف جلو صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم اما به آخرین صف نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم!
چقدر خنده داره که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم اما بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!
چقدر خنده داره که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور می کنیم اما سخنان قران رو به سختی باور می کنیم!
چقدر خنده داره که همه مردم می خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدند به بهشت برن!
چقدر خنده داره که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به
دیگران ارسال می کنیم به سرعت آتشی که در جنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا می گیره اما وقتی سخن و پیام الهی رو می شنویم دو برابر در مورد گفتن یا نگفتن اون فکر می کنیم!
خنده داره اینطور نیست؟
دارید می خندید ؟
دارید فکر می کنید؟
این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشید
که او خدای دوست داشتنی ست.
آیا این خنده دار نیست که وقتی می خواهید این حرفا را به بقیه بزنید
خیلی ها را از لیست خود پاک می کنید؟ به خاطر اینکه مطمئنید که اونا به هیچ چیز اعتقاد ندارند.

این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف تره .......






تاریخ : شنبه 92/10/7 | 9:51 صبح | نویسنده : javad nikbakht | نظرات ()

امام حسین (ع) مقبول ‏ترین قربانیِ تاریخ
ریشه کن کردن بیماری جهل از جامعه اصلی ترین کار انبیا و اولیای الهی بوده است زیرا تا این بیماری در جوامع علاج نگردد نمی توان انتظار داشت که ارزش های دینی بر جامعه حاکم گردد و امام حسین علیه السلام نیز برای تحقّق این آرمان بلند خون پاک خود را در راه خدا اهدا کرد و بدین سان اصلی ترین دلیل پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام و رهروان راه امام حسین (ع) برای زنده نگه داشتن مکتب شهادت به وسیله عزاداری بر امام حسین علیه السلام نیز جهل زدایی از جامعه اسلامی است و تا درمان کامل این بیماری خطرناک اجتماعی و استقرار حاکمیت مطلق ارزش های اسلامی در جهان تداوم و راه این مکتب ضرورت دارد .
امام حسین (ع) کسی نبود که در برابر ذلت و بیداد سر خم کند و نیز بیم آن داشت که اگر با پذیرش امان نامه کشته هم نشود ذلت بر او و دیگر آزاد منشان رهرو راهش و رهروان پدرش و شیعیانش تحمیل گردد، و او مرگ پر عزت و افتخاری جاودانه را بر زندگی ذلیلانه برگزید، آنها بلند آوازه شدند و غیرت و مردانگی و آزادی و افتخار را برای مسلمانان به خصوص شیعیان تا ابد باقی گذاشتند.
بی شک قیام امام حسین (ع) در زمان و مکان خاصی نمی گنجد زیرا بعد از قرن ها زمانها و مکانها را درنوردیده و برای همه تاریخ نور افکنی خواهد کرد، حسین(ع) با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و خانواده اش که همه از اهل بیت پیامبر خدا بودند برای همیشه تاریخ و تا ابدیت روز عاشورا را ماندگار کرد.
امام حسین (ع) عاشورا را یک مکتب و یک فرهنگ کرد که باید از آن درس گرفت و در زندگی به کار بست، به ما یاد داد که باید با عاشورا زندگی کرد و در هوای کربلا بال و پر گرفت تا بتوان به مفهوم واقعی اسلام و تشیع دست یافت، امام حسین به تمام جهانیان در طول تاریخ نشان داد که چه کسانی در برابر او صف آرایی کرده بودند و امروز برای بشریت هیچ نقطه مبهم و تاریکی باقی نمانده که در برابر امام حسین (ع) چه گروه جاهل و متحجر و دنیا طلبی صف کشیده بودند.
مردمی که جهالت، زودخشمی، ظاهرگرایی، تردید و هیجان‌زدگی و خشوع شرک ‌آمیز در برابر ظلم و داشتن تکبر همراه حماقت در برابر مظلوم از خصوصیات آنان بود، اینان کسانی بودند که نرم خویی را همیشه با درشتی پاسخ می گفتند و در عوض در مقابل ظالمان و ستمکاران ناتوان و درمانده بودند، کسانی که عجولانه و بی ‌تدبیر گام پیش می نهادند و تسلیم در برابر ندامت از خصوصیات بارز آنان بود و در صحنه عمل چنان شتاب ‌زده پای در عمل می‌ نهادند که فرصتی برای تفکر و تدبیر باقی نمی گذاردند و چه زود هم کارشان به پشیمانی می‌ کشید و عجیب تر اینکه برای جبران پشیمانی شان نیز به راه‌ هایی می ‌افتادند که بازگشتی نداشت و همین روحیه بود که باعث شده بود بنیان خوارج از آنجا شکل بگیرد.
از همین رو می بینیم که اصلی ترین علت قیام و شهادت امام حسین علیه السلام مبارزه با نادانی و جهل زدایی بوده است، و مبارزه با جهل و گمراهی نه تنها هدف قیام سید الشهدا علیه السلام بلکه هدف بعثت همه انبیا و خصوصا بعثت خاتم الأنبیا صلی الله علیه و آله بوده است و اینک کربلا تکه ای از بهشت شده است که بوی عطر یاس و عطر سیب، آسمان و زمین آنجا را فرا گرفته است.
عاشورا حماسه ای بی نظیر در تاریخ بشری است که نامش تداعی گر نام بزرگ پرچم دار آزادی، آزادگی و ظلم ستیزی حسین بن علی (ع) است، شخصیتی محوری و بی بدیل، که جان های مشتاق و آزادی خواه از هر زبان و ملتی را مجذوب خود ساخته و با جاری شدن بر زبان اهل ذوق و ادب جاودانگی آن را رقم زده است، اما بی شک هرکسی به چشم خاکی خود این شخصیت الهی را می بیند، به عقل محدود خود آن را درک می کند و به زبان قاصر و در حد بضاعت خود آن را توصیف می کند.
امام حسین (ع) در نهضت مقدسش در روز عاشورا به حفظ ارزشها و زدودن تحریف و بدعت‏ هایى که نا اهلان بر دین جدش وارد ساخته بودند پافشارى نمود و با نثار جان خویش و یارانش آیین حیات بخش الهى را زنده کرد و با رسوا نمودن حیله گران اموى که غاصب حکومت در جامعه اسلامى بودند حقانیت خویش را ثابت نمود.
از آن زمانی که فریاد سرخ خون از گلوی عاشورا برخاست پژواکی در قله‏های بلند اعصار و قرون در افتاد که تا آن سوی مرز ابدیت طنین افکند و در سینه سوزان عاشقان ایثار و شهادت جاودانه شد، عاشورا روز هجرت آگاهانه و جانبازی عاشقانه در راه دوست بود که پرده از چهره همه زشتی‏ها ‏کشید و پلیدان را رسوا ساخت، عاشورا مشعل فروزان معرفت است که فرا روی انسان‏ها قرار گرفته است.
امام حسین علیه السلام خونش را به آستان الهی هدیه کرد تا بندگان را از ظلمت جهل و نادانی و حیرت گمراهی رهایی بخشد تا در طول عمر انسان بهانه ای برای بیداری و ظلم ‏ستیزی باشد، حماسه عاشورا شورانگیز‌ترین حماسه تاریخ بشری است که نیرومندترین احساسات میلیون‌ها انسان را برانگیخته و از مرزهای جغرافیایی و اعتقادی در گذشته است و قداست خویش را در میان سایر ادیان نیز حفظ کرده است و هیچ نمونه‌ای از شجاعت، بهتر از شجاعتی که امام حسین (ع) در روز عاشورا از لحاظ فداکاری و شهامت نشان داد در عالم پیدا نمی‌ شود.
یا ابا عبدالله، یا حسین جان، کربلا خون تو را همواره بر چهره افق مى پاشد و غروب هنگام سرخى آسمان مغرب را به شهادت مى گیرد تا آن جنایت هولناک را هر چه آشکارتر بنمایاند و چشم تاریخ را بر این صحنه همیشه خونین بدوزد و گوش زمان را از آن فریادهای تندر گونه آن عاشوراى دوران ساز پر کند.
یا حسین جان هنوز هیچ کسی قدرت نیافته بزرگی شخصیت تو را درک کند چرا که فریاد با تو آغاز شد و بیداد با تو رسوا، ای مظهر لطافت و رحمت آخر چگونه می‌توان تو را گفت و تو را نوشت، چرا که قلم در ابهامِ شناخت تو ناکام مانده است.
امام حسین (ع) یک درس بزرگ ‌تر ازشهادتش به ما داده است و آن نیمه ‌تمام گذاشتن حج و به سوی شهادت رفتن است، مراسم حج را به پایان نمی ‌برد تا به همه حج ‌گزاران تاریخ و نمازگزاران تاریخ و مؤمنان به سنت ابراهیم بیاموزد که اگر هدف نباشد اگر حسین (ع) نباشد و اگر یزید باشد چرخیدن بر گرد خانه خدا با بت خانه مساوی است.
یا حسین جان روز عاشورا آن رایت آزادگى که در دست تو بود کلاس فشرده تاریخى اى بود برای همه نسلها، یا حسین کربلاى تو مصاف نبود، منظومه بزرگ هستى بود و در آن صحراى سرخ و روز آتشگون اگر قیام قامتت در خون نشست اما پیام نهضتت برخاست.
قیام امام حسین(ع) نشانی از زوال ظلم و بیداد بود و دانشمندان و متفکران دنیا همگی اذعان کرده اند که حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به دنیا نشان داد که اساس ستم هر چند عظیم باشد در برابر حق چون پرکاهی خواهد بود که بر باد خواهد رفت، و عاشورا سند سرافرازی شیعیان شد و یکی از درس های بزرگ برای زندگی کردن مسلمانان و شیعیان می باشد.
امام حسین (ع) به عنوان یک مصلح توانست در ملت اسلام حماسه و غیرت ایجاد کند، حمیت و شجاعت و سلحشوری به وجود آورد و با شهادت خویش در پیکره امت اسلامی خونی را به جوشش آورد که در رونق دوباره اسلام تاثیرگذار شد، امام حسین در طول مبارزه و قیام خود توانست پیام اسلام را به بهترین وجهی به جهانیان برساند و در جامعه آن ‏روز که بر مردم اخلاق شکست و ناامیدی حاکم بود و خلق و خوی منفی ترس و یاس در میان آنان رواج داشت توانست اراده و وجدان امت ‏شکست ‏خورده را به او باز گرداند و اخلاق شکست‏ خوردگی را از ساحت جامعه اسلامی طرد نمود.
یا حسین تو مظهر آیات خدایى و این صفت از پدر و جد تو در جوهر توست، عباس قمر بنی هاشم درس مردانگى به عالم آموخت و حسرت نوشیدن جرعه آبی را بر دل فرات گذاشت، على اصغر طفل شش ماهه ات اگر بر مرگ خنده و تبسم نکند پس چه کند؟ یا حسین اگر درکربلا بى کس و یاور گشتى اینک چشم بگشا و ببین که خلق جهان مرید و یاور توست، عاشوراى تو انفجارى از نور و تابشى از حق بود که بر اندیشه ها تجلى کرد و شکوفا شد، یا حسین جان تو تاریخ را به حرکت درآوردى و زبان زمان را به سرودن حماسه هاى زیباى ایثار و جهاد و شهادت گشودى، لحظه لحظه تاریخ را عاشورا ساختى و جاى جاى سرزمین ها را کربلا کردی.
امام حسین (ع) ضعیفی که باید برای او گریست نبود، او آموزگار بزرگ شهادت است که اکنون برخاسته است تا به همه آنها که جهاد را تنها در توانستن مى ‏فهمند و به همه آنها که پیروزى بر خصم را تنها در غلبه می دانند بیاموزد که شهادت نه جان باختن که یک انتخاب است، حسین (ع) به بنی ‏آدم چگونه زیستن را آموخت و ماندگارترین باور را بر پهنه زمان نگاشت.
کربلا زیباترین و دل انگیزترین اوج داستان است و شور انگیزترین مسلخ عشق، کربلا قربانگاه ذبح عظیمِ انسان است از آغاز تا پایان، و حسین مقبول ‏ترین و بزرگ ‏ترین و بهترین قربانیِ تاریخ، کربلا جایگاه وصل فرش به عرش است، سرزمینی که قداستش در ذهن هیچ خاکی نمی‏گنجد، زمینی به بلندای آسمان، کربلا مقتل گل‏های رسالت و تجلی ‏گاه با شکوه ترین جلوه ‏ی عبودیت و بندگی است.
تاریخ بشریت نظیر چنین فداکاری را به خود ندیده است هنوز اسرای کربلا به شام نرسیده بودند که علم خونخواهی امام حسین (ع) برافراشته شد و نهضت عظیمی علیه یزید شروع شد، مظلومیت امام حسین بر همگان ثابت شد و پرده از روی نیات پلید و جنایت کارانه یزید و خاندان بنی امیه برداشته شد.
امام حسین (ع) در آخرین لحظات زندگی خود طفل شیرخوار خود حضرت علی اصغر (ع) را قربانی حقانیت قیامش قرار داد و با این عمل اندیشه فلاسفه و بزرگان عالم را متحیر ساخت که چگونه در این دم آخر با آن همه مصائب جانکاه و افکار متلاطم و عطش و کثرت جراحات باز هم از مقصد عالی خود دست برنمی داشت و با اینکه میدانست بنی امیه ستمگر بر فرزند صغیرش هم رحم نخواهند کرد برای بزرگ نمودن مصیبت ها بچه شیرخوار خود را بر سر دست گرفت و تمنای آب کرد ولی با تیری بر گلوی بچه جواب شنید قصد امام حسین (ع) از این حرکت هدایت خلقی بود که زر و زور کورشان کرده بود و گرنه در آن حالت که امام همه یاران و اهل بیت خود را از دست داده بود آب از گلوی آن بزرگوار پایین نمی رفت که تقاضای آب کند، امام در آن لحظه هم تشنه هدایت خلق بود.
تاریخ عاشورا به خوبی نشان داد که هیچ یک از شهیدان و یاران امام حسین (ع) عمدا خودشان را به کشتن نداده اند، و هر یک از شهید شدگان در کربلا را، دشمنان با ناجوانمردی تمام بر سر آنان ریخته و مظلومانه از پای درآورده اند و به اندازه مظلومیت شان بر عظمت و بزرگی اسلام افزوده اند و در این میان شهادت و شهامت امام حسین (ع) از همه مهمتر و از روی دانش و بصیرت و بینش سیاسی انجام گرفته است و این شهادت و شهامت در تاریخ بشریت نظیری ندارد.
قیام امام حسین (ع) تفسیر بعثت و ترجمان نبوت و معنای امامت است و عاشورا نقطه اوج امانت ادای انسان بود که تمام مفاهیم انسانی را با ابعاد حقیقی‏ اش در خود متجلی ساخته است و ما برای تو می‌ نویسیم ای قامت سبز اعتراض، ای نهال بارور ایثار، ای جاری زلال متانت، ای آذرخش خشم، تو آیه ‌های توانایی انسان را نوشتی و سرود قدرت ایمان را سرودی و شعر بلند رسالت را نگاشتی ای شکوه عشق و برگ همیشه سبز بر درخت هماره سرخ شهادت.
اینک زندگی ما بعد از حسین (ع) عین محکومیت است، ای کاش از خجالت آب می شدیم تا هیچ گاه روی سیاه ما بر نگاه مادرش حضرت فاطمه الزهرا (س) نیفتد، در هیچ کجای دنیا این رسم امانت داری نیست، در هیچ جای جهان این رسم ارباب و بندگی نیست، بیایید به تمام دنیا فخر بفروشیم برای داشتن چنین ارباب بخشنده ای، بیایید آن طور که باید لطفش را پاس بداریم و حرمتش را نگاه داریم و بدانیم که کربلا این بیابان خشک و بی‌آب، دریای انسانیت و کمال است اقیانوس بی کرانه ‌ای است که در آن گوهر همه عظمت‌ ها و خوبی ‌ها به رنگ مظلومیت یافتنی است.






تاریخ : شنبه 92/10/7 | 9:50 صبح | نویسنده : javad nikbakht | نظرات ()

در کتاب خاطرات «حاج آقا مجتبی» آمده است، این اسوه اخلاق به شاگردان خود توصیه می‌کرد:

«اگر می‌خواهی صدقه بدهی، همین‌طوری صدقه نده؛ زرنگ باش، حواست جمع باشد، صدقه را از طرف امام رضا (ع) برای سلامتی آقا امام زمان (عج) بده! برای دو معصوم است؛ دو معصومی که خدا آنها را دوست دارد، ممکن نیست خداوند این صدقه تو را رد کند، تو هم اینجا حق واسطه‌گری‌ات را میگیری. تو واسطه‌ای و همین حق واسطه‌گری است که اجازه می‌دهد تو به مراحل خاص برسی.»






تاریخ : شنبه 92/10/7 | 9:48 صبح | نویسنده : javad nikbakht | نظرات ()






تاریخ : شنبه 92/10/7 | 12:30 صبح | نویسنده : javad nikbakht | نظرات ()






تاریخ : شنبه 92/10/7 | 12:30 صبح | نویسنده : javad nikbakht | نظرات ()






تاریخ : شنبه 92/10/7 | 12:29 صبح | نویسنده : javad nikbakht | نظرات ()






تاریخ : شنبه 92/10/7 | 12:28 صبح | نویسنده : javad nikbakht | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.